..هرچی شما بخواین...زندگی من..زندگی تو..زندگی ما

سلام به دوستای نازو مهربون هموطنای گل و هم زبون..نبودم مدتی مدید و این وبلاگ رو به امون خدا سپرده بودم...

خداییشم چقد به یاد ما بودن دوستان..هیچکس نگفت کجایی نیستی..مردی..زنده ایی..درحال رشدی..خلاصه به جز یکی دو نفر..

واقعا اینجاست که میگن ادما از ادما زود سیر میشن..

اما امیدوارم حالتون خوب باشه و موفقیت فیلم جدایی نادر از سیمین رو البته با تاخیر به همگی تبریک میگم..امروزم خبر رسید که واسه اسکار تو دو بخش نامزد شده بازم تبریک

دومم امیدوارم بیش از اینا سکه وارز و اینچیزا گرون نشه تا تورم 40 درصدی 100 درصدی نشده و بدبخت نشدیم دولت و این دولتیای عزیزمون جای گیر دادنای بی مورد به جدایی نادر ازسیمین و این حرفا به فکر اینچیزا باشن..

سومم که ایشاا..حالتون خوب باشه زندگیتون بر وقف یا وفق؟مراد..لبتون خندون و دلتون شاد..


نوشته شده در سه شنبه 90/11/4ساعت 11:29 عصر توسط امیر محمد| نظرات ( ) |

سلام دوستای گلم چه اونا که بهم سر میزنن چه نمیزنن...امیدوارم حال همتون خوب باشه و شاد وخندون باشید

اپ این دفعم یکم متفاوته...

راستش یه جورایی دلم گرفته از این دنیا و روزگارو ادماش و بی معرفتیاو نامردیاش واسه همین یادی کردم از سلطان قلبها سلطان هرچی با معرفت و مرد رو زمین..........

محمد علی فردین....که خدا وکیلی مردم مردای قدیم..معرفتم معرفتای قدیم..دوستیم دوستیای قدیم

بیخیال..دیگه..این نیز بگذرد...

اما کاش یا ما مردای اون زمون بودیم..یا اون زمون هنوزم بود...

به یاد علی بی غم و وفاش..حسن خوله و صفاش..ایرج وصداش..به یاد کوچه مردها...

به نام دوستی...

اگر دارم دلی..انرا فدای دوست میسازم...

که از دنیا و مافیها...به لطف دوست مینازم...

 

دوستی..دوستی.. ای به فدات جون و دلم..جون و دلم...

سر اگر در قدم تو بدهم باز خجلم...

دشمنی وقتی زدل نور محبت میبره..رنگ افتاب میپره..

اون که دل میفروشه ارزون به خدا بی خبره...اگه سودی ببره...بی وفایی میخره..

خدایاااااااا

خدایا چی میشه به دنیات که از اسمونت وفا بباری...

دوستی....


نوشته شده در سه شنبه 90/5/25ساعت 12:33 صبح توسط امیر محمد| نظرات ( ) |

سلام دوستای گل حالتون چطوره؟خوبین؟ نمیدونم شماها کتاب لطفا گوسفند نباشیدو خوندین یا نه؟!!

کتاب خوب وجالبیه واسه کسایی که بخوان بهتر خودشونو بشناسنو زندگی بهتری داشته باشن...درکل خودمونی نخوان گوسفند باشند..

حالا من چند تا جمله قشنگ و جالبشو تو این اپ واستون میزارم اگه خوشتون اومد حتما بخرید و بخونید....خوش باشید و خندون...ایشالا..

یادت باشد: کسانی که به آنها عشق می ورزی، از بیشترین قدرت برای آزردن ما برخوردار هستند!


او که برای ثروتمند شده تعجیل می کند، پاکدامن نخواهد ماند!


فراموش نکن: بی گناه واقعی کسی است که علاوه بر آنکه بی گناه است، دیگران را نیز بی گناه می داند!


در پشت سر هر انسان موفق، سالیان بسیاری از ناکامی نهقته است!


به خاطر بسپار: اگر با آنچه دارید و با همین شرایط –همین حالا- نتوانید خوشحال باشید، وقتی آنچه را می خواهید بدست آوردید نیز خوشحال نخواهید شد!


اگر مهارت خود را لذت بردن از آنچه دارید تقویت نکنید، وقتی بیشتر هم داشته باشید شادمان تر نخواهید بود!



به خاطر بسپار: نا غمگین به دنیا نمی آئئیم ولی بعدها یاد میگیریم که غمگین باشیم!


به خاطر بسپار: در مسیر بازگشت به خویشتن خویش، اولین ایستگاه صداقت است!


یادداشت کن: دیروز بخشی از "تاریخ" است!
فردا "رمز و رازی" بیش نیست!
امروز "هدیه" است!
به همین دلیل است که آن را "هدیه" می نامیم، قدر این "هدیه" را بدان!



به خاطر بسپار: شادمانی حالت خاصی از زندگی نیست که به آن دست یابی، بلکه مجموعه ای از لحظات ناب است!


بعضی اوقات غریبه ها حامل پیام های الهی هستند، پس به همه حرف ها خوب گوش کن!


یادت باشد: قدرت در تغییر است!


فراموش نکن: در زندگی ما هیچ کس به اندازه خودمان به ما خیانت نمیکند!


به خاطر بسپار: برای شاد زیستن باید بتوانی بعضی مواقع بگویی "نه"!


وظیفه شما این است که دریابید چه کار باید بکنید، و بعد با تمام وجود آنرا انجام دهید!


به خاطر بسپار: تنها یک راه برای ورود به بهشت وجود دارد که در زمین آنرا " عشق" می نامیم!


یادت باشد: همانقدر که می توانید به کودکان آموزش دهید، چیزهای هستند که از آنان بیاموزید!


فراموش مکن: مردم هر روز خدا را می بینند، فقط او را تشخیص نمی دهند!


خندیدن یک نیایش است، اگر بتوانی بخندی آموخته ای که چگونه نیایش کنی!


یادت باشد: عبوس هرگز نمی تواند با ایمان باشد!


فراموش نکن: گنج و رنج هر دو در مجود تو هستند!


یادت باشد: عشق یک ضرورت است، تنها غذای روح، جسم با غذا دوام می آورد و روح تنها با عشق زنده می ماند!


فراموش مکن: ازدواج دانشکده ای است که ؛ انضباط، قناعت، بردباری، خویشتن داری، و بسیاری فضیلت های دیگر را به انسان می آموزد!


یادداشت کن: به کمی سبکسری نیاز داری تا از زندگی لذت ببری و به کمی شعور تا از لغزش ها بپرهیزی. همین کافی است!


فراموش نکن: خردمند کسی است که از هر چیز ساده ای به شگفت درآید!


به یاد داشته باش: سختی ها فانی و سرسختان باقی اند!


لحظه لحظه های زندگی دانه دان های آجر قصر موفقیت و کامیابی زندگی شما هستند، آنها را درست کنار هم بچینید و انگاه خواهید دیدکه چه بنای عظیم و زیبایی برای خود ساخته اید!


با خود بخوان: من هرگز چیزی در مورد کسی نخواهم گفت مگر اینکه بتوانم چیز خوبی بگویم!


فراموش نکن: مشکلات فرصت هایی هستند که به ما داده شده اند تا بتوانیم جوهر و وجود خود را آشکار نماییم!


به خاطر بسپار: انسان از اعمالش عادل شمرده می شود نه از ایمانش!


به خاطر بسپار: انکه انتقام میگیر یهک روز خوشحال است و ـنکه می بخشد یک عمر!


انسان بزرگ به خود سخت می گیرد و انسان کوچک به دیگران!


فراموش مکن: انسان مانند ودخانه است ، هر چه عمیق تر باشد آرام تر است!


به یاد باش: تو نمی توانی منتظر متوقف شدن طوفان بمانی، تو باید کار کردن در باران را بیاموزی!


نوشته شده در جمعه 90/5/21ساعت 2:11 صبح توسط امیر محمد| نظرات ( ) |

بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد

 آنچه تاج محل را در میان همه ی گزینه های عجائب هفتگانه جهان ممتاز می کند جنبه ی کاملا انسانی آن است.بوی خون نمی دهد،بوی عشق می دهد!!!مکان قدرت نمائی نیست بلکه بنائی است که با پرداخت مزد و بکار گرفتن هنرمندان و معماران در ابعاد و اندازه های بسیار متفاوت و ظریف و بسیار انسانی و زیبا ساخته شده است.با هدفی فقط هنری ،آن هم به انگیزه ی بالاترین شان هنر یعنی عشق،عشق یک انسان نسبت به انسان دیگر،عشق یک فرد نسبت به همسر و معشوقش.

 سلام دوستای گلم تو این اپ میخوام واستون در مورد تاج محل که یکی از عجایب هفتگانه جهانه و از لحاظ معماری خیلی با شکوه و باظرافت بناشده..

1جورایی هم خب مربوط به رشته خودم دیگهههتبسم

داستان تاج محل از این قرار بوده که اقا شاه جهان که پنجمین پادشاه و البته پادشاه محبوب گورگانیه هندوستان بوده 1خانم ایرانی داشته به اسم ممتاز محل

که خانمشم خیلی دوست داشته و عاشقش بوده..خلاصه بعد مرگ خانمش تصمیم میگیره با ساخت 1بنای باشکوه کنار رود جمنای هند عشقش به تاج محلو نشون بده

و بنای باشکوهی را با استفاده از هنر معماری ایرانی ها واستفاده از سنگ مرمر سفید میسازه و اسم این بنارو به احترام ممتاز محل میزاره تاج محل که امروزه شده

یکی از عجایب هفتگانه جهان...

البته شاه جهان اقا قصد داشته اون طرف رود 1بنایی به همین شکل ولی با مرمر سیاه واسه ارامگاه خودش بسازه وبا پل این دوتا بنارو به هم وصل کنه که نشده و

خودشم تو تاج محل کنار ممتاز محل دفن میکنن...که اگه میشد خیلی با شکوه میشد هم بناها هم عشقشون...

امااا نحوه اشنایی این دونفر اینطور بوده که ممتاز محل نوه غیاث بیک اعتماد دوله تهرانی بوده و سال 984 این اقا میاد هند و بعد از چندی دیوان سالار دربار اکبر میشه

و ممتاز محل هم سال 1021با شاهزاده خرم که شاه جهان باشه ازدواج میکنه و در ضمن 18 سال هم باهم زندگی میکنن و ممتاز محل موقع به دنیا اوردن چهاردهمین

فرزندشون ازدنیا میره و شاه جهان به فکر ساخت تاج محل میوفته...

 

اینم عکس تاج محل..در ضمن هرکی دوس داشت توضیحات معماری تاج محلو توی ادامه مطلب بخونه...

 

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 90/5/19ساعت 12:30 صبح توسط امیر محمد| نظرات ( ) |

عکسهای کامل در ادامه مطلب

 

ادامه مطلب...

نوشته شده در یکشنبه 90/5/16ساعت 4:7 عصر توسط امیر محمد| نظرات ( ) |


نوشته شده در یکشنبه 90/5/16ساعت 3:52 عصر توسط امیر محمد| نظرات ( ) |


نوشته شده در یکشنبه 90/5/16ساعت 1:10 صبح توسط امیر محمد| نظرات ( ) |

هیچ فکر کردین که اگر زنده یاد آقا فریدون خان مشیری میخواست اون شعرمعروف و محبوب « بی تو مهتاب شبی....» رو امروزه بگه ،چطوری میگفت؟

 

بی تو On line شبی باز از آن Room گذشتم
همه تن چشم شدم . دنبال ID ی تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از Case وجودم
شدم آن User دیوانه که بودم

وسط صفحه Room , Desktop یاد تو درخشید
Ding صد پنجره پیچید
شکلکی زرد بخندید
یادم آمد که شبی با هم از آن Chat بگذشتیم
Room گشودیم و در آن PM دلخواسته گشتیم
لحظه ای بی خط و پیغام نشستیم
تو و Yahoo و Ding و دنگ
همه دلداده به یک Talk بد آهنگ
Windows و Hard و Mother Board
آریا دست برآورده به Keyboard
تو همه راز جهان ریخته در طرز سلامت
من بدنبال معنای کلامت
یادم آمد که به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این Room نظر کن
Chat آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به Email ی نگران است
باش فردا که PM ات با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این Log Out , Room کن
باز گفتم حذر از Chat ندانم
ترک Chat کردن هرگز نتوانم نتوانم
روز اول که Email ام به تمنای تو پر زد
مثل Spam تو Inbox تو نشستم
تو Delet کردی ولی من نرمیدم نه گسستم
باز گفتم که تو یک Hacker و من User مستم
تا به دام تو درافتم Room ها رو گشتم و گشتم
تو مرا Hack بنمودی . نرمیدم . نگسستم

..........

Room ی از پایه فرو ریخت
Hacker ی Ignor تلخی زد و بگریخت
Hard بر مهر تو خندید
PC از عشق تو هنگید

..........

رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگرهم
نگرفتی دگر از User آزرده خبر هم
نکنی دگر از آن Room گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن Room گذشتم


نوشته شده در شنبه 90/5/15ساعت 3:27 عصر توسط امیر محمد| نظرات ( ) |


نوشته شده در جمعه 90/5/14ساعت 12:12 عصر توسط امیر محمد| نظرات ( ) |

اهل دانشگاهم!
اما نیستم دانشجو
.
کارت من گمشده است
.
من به مشروط شدن نزدیکم،


آشنا هستم با سرنوشت همه دانشجویان،
نبضشان را می گیرم
هذیانهاشان را می فهمم،
من ندیدم هرگز یک نمره20،
من ندیدم که کسی ترم آخر باشد
من در این دانشگاه چقدر مضطربم.

من به یک نمره ناقابل10خشنودم

و به لیسانس قناعت دارم.
من نمی خندم اگر دوست من می افتد
.
من در این دانشگاه در سراشیب کسالت هستم
.
خوب می دانم کی استاد کوئیز می گیرد

اتوبوس کی می آید،
خوب می دانم برگه حذف کجاست.
هر کجا هستم باشم،

تریا،نقلیه،دانشکده از آن من است.
چه اهمیت دارد، گاه می روید خار بی نظمی ها

رختها را بکنیم ، پی ورزش برویم،
توپ در یک قدمی است
و نگوییم که افتادن مفهوم بدی است !
و نخوانیم کتابی که در آن فرمول نیست
.
و بدانیم اگر سلف نبود همگی می مردیم
!
و بدانیم اگر جزوه استاد نبود همه می افتادیم
!

و بدانیم اگر نقلیه نبود همگی می مانیم

و نترسیم از حذف و بدانیم اگر حذف نبود می ماندیم.
و نپرسیم کجاییم و چه کاری داریم

و نپرسیم که در قیمه چرا گوشت نیست
و اگر هست چرا یخ زده است.
بد نگوییم به استاد اگر نمره تک آوردیم
.
کار ما نیست شناسایی مسئول غذا،

کار ما شاید این است که در حسرت یک صندلی خالی،
پیوسته شناور باشیم


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/13ساعت 3:17 عصر توسط امیر محمد| نظرات ( ) |